۳۲۴ سال قبل، هنگامی که بارتولومئو کریستافوری پیانو را اختراع کرد، احتمالا هرگز تصور نمیکرد که چه تاثیری در آیندهی موسیقی خواهد داشت. پیانو بهتدریج به یکی از محبوبترین سازهای شستیدار جهان تبدیل شد و تا به امروز، اهمیت و ارزش خود را حفظ کرده است. پیانو ساز انعطافپذیری است که احساسات مختلفی را در وجود شما زنده میکند و بیدلیل نیست که در طول قرنهای اخیر، زمین بازی تعدادی از بزرگترین آهنگسازان تاریخ بوده است. با اینکه انتخاب بهترین قطعههای پیانو هرگز آسان نیست اما بعضی از آنها به دلیل اهمیت و تاثیرگذاری بالایی که داشتهاند، از باقی فاصله میگیرند. پس با مجله اینترنتی فانیلی همراه شوید.
فهرست بهترین قطعههای پیانو بیگمان بلندبالا است و هیچ فهرستی را نمیتوان کامل دانست، موسیقیدانها و پیانیستهای حرفهای فهرست خودشان را دارند و شنوندگان عادی هم هر کدام با سلیقه شخصی خود به فهرست متفاوتی رسیدهاند، با این حال بر سر چند قطعهی انتخابی این مقاله میتوان توافقنظر داشت، این قطعات همواره جریانساز بودهاند و به منبع الهام آهنگسازان متعددی تبدیل شدهاند و این روزها هم آنها را بهوفور میشنوید.
۱- قطعه پیانو سونات مهتاب (Moonlight Sonata) – لودویگ فان بتهوون
یکی از بهترین قطعههای پیانو تاریخ که هکتور برلیوز (آهنگساز رمانتیک فرانسوی) آن را بهدرستی یک «مرثیهخوانی تاثیرگذار» توصیف کرده است. قطعه شامل سه موومان میشود که اولی رویاگونه و آرام و دومی کمی شادتر و با ریتم سریعتری است اما موومان سوم میتواند هر پیانیستی را با چالش ایجاد کند و همانطور که بعضی مدرسان پیانو میگویند، یک تمرین خوب برای انگشتان است.
بتهوون «سونات مهتاب» (یا همان سونات پیانو شماره ۱۴) را سال ۱۸۰۱ تکمیل و آن را در سال ۱۸۰۲ به جولیتا گویچاردی، دانشآموز و دوست اتریشیاش تقدیم کرد. این سونات در دوران حیات بتهوون هم پرطرفدار بود اما در دهههای بعدی به محبوبیت بسیار بالاتری رسید و حتی دمیتری شوستاکوویچ (آهنگساز شاخص روس) در آخرین ساختهاش به آن ادای دین کرد.
۲- قطعه پیانو نوکتورن در می بمل ماژور، اپوس ۹، شماره ۲ (Nocturne in E flat major, Op. 9, No. 2) – فردریک شوپن
فردریک شوپن، مشهورترین نوکتورن خود را در سن ۲۰ سالگی تصنیف کرد و احتمالا به همین دلیل است که شوق جوانی را در آن احساس میکنید. طریقهای که او قطعه را آغاز میکند و حسوحال والسگونهای که در ادامه ایجاد میشود تا به یک اختتامیهی دراماتیک برسد، بیدلیل نیست که اپوس ۹ یکی از بهترین و زیباترین قطعههای پیانو در نظر گرفته میشود.
همهی قطعههایی که شوپن ساخته است، چالشبرانگیز نیستند و اپوس ۹ از آن آثاری است که پیانیستهای متوسط هم توانایی اجرای آن را دارند. از کنار فضاسازی درخشان این قطعه هم نباید عبور کرد، کافی است چشمان خود را ببندید تا به جهان دیگری سفر و آرامش واقعی را لمس کنید. شوپن این سه نوکتورن فوقالعاده را بین سالهای ۱۸۳۱ الی ۱۸۳۲ تصنیف و آن را به مادام ماری پلیل (پیانیست بلژیکی که همسرش کمیل پلیل از دوستان شوپن بود) تقدیم کرد.
۳- قطعه مهتاب (Clair de Lune) – کلود دبوسی
با اینکه این قطعهی معروف کلود دبوسی هم «مهتاب» نامگذاری شده (مهتاب در حقیقت موومان سوم «سوئیت برگاماسک» است) اما کنتراست واضحی میان کلاسیسیزم رمانتیکِ بتهوون و امپرسیونیسمِ دبوسی وجود دارد. اجازه ندهید که سادگی اولیهی مهتاب شما را فریب دهد، ۱۵ سال طول کشید تا دبوسی بتواند این موومان را تکمیل کند و قطعه شاید در ظاهر آسان به نظر برسد اما اجرای درست و دقیق آن به یک پیانیست باتجربه و ماهر نیاز دارد.
سوئیت برگاماسک از اولین ساختههای دبوسی بود و او علاقهای به آن نداشت زیرا فکر میکرد در حدواندازهی آثار بعدیاش نیست اما سالها بعد راضی شد تا آن را منتشر کند. مهتاب را احتمالا در «فانتازیا»، انیمیشن کلاسیک دیزنی شنیدهاید و در مراسم اختتامیهی المپیک تابستانی توکیو نیز از آن استفاده شد.
۴- سونات پیانو در سی مینور (Piano Sonata in B minor) – فرانتس لیست
فرانتس لیست اثر جاودانهاش، «سونات پیانو در سی مینور» را سال ۱۸۵۴ تکمیل و در یک مجلس خصوصی در حضور یوهانس برامس اجرا کرد. گفته میشود که در حین اجرا، هنگامی که لیست به بخش محبوبش رسید، نگاهی به برامس کرد تا واکنش او را ببیند و متوجه شد که برامس در حال چرت زدن است! منتقدان آن دوران هم به او حمله کردند و میگفتند کسی که فکر میکند این قطعه زیباست، چیزی از موسیقی نمیفهمد یا دیوانه است.
علیرغم این آغاز نه چندان شکوهمند، سونات پیانو در سی مینور در گذر زمان به یکی از محبوبترین و بهترین قطعههای پیانو تاریخ تبدیل شد. سوناتها اغلب شامل چهار موومان میشوند اما لیست هرگز علاقهای به پیروی از قوانین نداشت و اینجا هم اثر پیچیدهتری خلق کرده است که شما را متحیر میکند.
۵- صحنههای کودکی (Scenes from Childhood) – روبرت شومان
«صحنههای کودکی» مجموعهای کوتاه شامل ۱۳ موومان است که در آنها، روبرت شومان سعی میکند تا لحظاتی از دوران کودکی ما را بازسازی کند، از قایمباشک (Hasche-Mann) و «شوالیه اسب چوبی» (Ritter vom Steckenpferd) تا «وهمانگیز» (Fürchtenmachen)، این آهنگها لحظات تلخوشیرین و حتی ترسناک یک کودک را یادآور میشوند. در این میان اما موومان شماره ۷ یا همان «رویابافی» (Träumerei) اغلب مشهوترین قطعه در نظر گرفته میشود و همانطور که از نام آن هم مشخص است، میخواهد تصویری موزیکال از رویاهای کودک ارائه دهد و بینهایت خاطره انگیز است (آن را میتوانید در ادامه گوش کنید).
شومان برای این مجموعه، ۳۰ موومان نوشت اما در نهایت ۱۷ موومان را کنار گذاشت (البته آنها را بعدها با یک نام دیگر منتشر کرد). شومان از آنجایی به ایدهی این مجموعه رسید که همسرش کلارا، گاهی به شوخی به او میگفت که «مثل یک بچه رفتار میکند». رویابافی را در فیلم «آهنگ عشق» (۱۹۴۷) با بازی کاترین هپبورن نیز میشنوید.