شخصیت و روان ما انتخاب لباس، ما را هدایت میکند. این نحوهی تفکر ماست که تعیین میکند مد چگونه بر ما تأثیر بگذارد. به همین دلیل لباسهایی که میپوشیم سیگنالهای قدرتمندی به همسالان و غریبهها میفرستد و ناخودآگاه تصویری از خودمان را نشان میدهد. با این حال، چند نفر از ما واقعاً اهمیت روانشناسی پشت تفسیر استایل افراد در خیابان یا محل کار را درک میکنیم؟ در ادامه به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت که چگونه انتخاب کمد لباس ما ممکن است اثری متفاوت از آنچه فکر میکنیم در تصور افراد ایجاد کند. با مجله اینترنتی فانیلی همراه شوید.
چرا روانشناسی مد مهم است؟
مد فقط این نیست که با آخرین روندها هماهنگ شوید. بلکه شکل پیچیدهای از بیان شخصی است که اطلاعات زیادی در مورد هویت، خلق و خو و حتی وضعیت روانی ما را در خود دارد. لباسهایی که برای پوشیدن انتخاب میکنیم بازتابی از شخصیت ما هستند و میتوانند نه تنها بر درک و تفسیر دیگران از ما بلکه بر احساس ما نسبت به خودمان هم تأثیر بگذارند. روانشناسی مد ارتباط عمیقی بین آنچه میپوشیم و آنچه هستیم را بررسی میکند.
روانشناسی مد یک تعامل پیچیده بین هویت فردی، هنجارهای فرهنگی و روندهای اجتماعی است. آنچه ما برای پوشیدن انتخاب میکنیم میتواند روحیه، اعتماد به نفس و نحوهی درک ما توسط دیگران را منعکس کند و بر آن تأثیر بگذارد. همانطور که از قدرت لباس بیشتر آگاه میشویم، میتوانیم از مد به عنوان ابزاری برای ابراز وجود، توانمندسازی و حتی تغییرات اجتماعی استفاده کنیم. در نهایت، مد فقط مربوط به لباسهایی نیست که میپوشیم، بلکه دربارهی داستانی است که میخواهیم به دنیا بگوییم.
چگونه روانشناسی مد بررسی میشود؟
مجموعهای از نظرسنجیهای روانشناختی تأثیر واقعی انتخاب لباس را بر نحوهی درک و قضاوت ما از یکدیگر نشان دادهاند. چنین آزمایشهایی که نتایج شگفتآوری را نشان میدهند. آنها حتی نشان میدهند که چگونه انواع تفاوت ظریف لباس میتواند بر توانایی ما برای جذب شریک زندگی یا پیدا کردن کار تأثیر بگذارد.
نتایج مطالعات روانشناختی دربارهی مد
آگاهی بیشتر مردان نسبت به زنان در تاثیر گذاری لباس
بر خلاف باور رایج و تصور کلیشهای که زنان در مقایسه با مردان نسبت به لباسها و آرایش دیگران آگاهترند، مطالعات روانشاسی مد نشان داده است که مردان از نظر احساس به لباس شخصی خود و نحوهی نگرش به آنها در عموم، اغلب خودآگاهتر از زنان هستند (Solomon and Schopler, 1982).
اثرگذار بودن وضعیت اقتصادی بر انتخاب لباس و روانشناسی مد
حس لباس میتواند بیان ثروت و رفاه باشد. به عنوان مثال، جورج تیلور، اقتصاددان، متوجه شد که وقتی کشوری وارد رکود اقتصادی میشود و تصمیمات سختی برای مخارج اتخاذ میکند، زنان اغلب لباسهای بلندتر را ترجیح میدهند. در حالی که در زمان رونق یک کشور، نتیجهی معکوس را میتوان مشاهده کرد و لباسهای یک کشور یا منطقهای مرفه، اغلب کوتاهتر میشود.
تئوری سیگنالینگ
دومین تأثیر کلیدی بر حس لباس نتیجهی میلیونها سال تکامل ما به عنوان یک گونه است. مانند بسیاری از حیوانات، مفهوم انتخاب جفت در روانشناسی تکاملی نشان میدهد که رفتار ما با تلاش ما برای یافتن جفت و تولید مثل تعیین میشود.
از این رو ما هم همچون حیوانات برای جذاب بودن و جلب توجه جنس مخالف، خودنمایی میکنیم. بر اساس تئوری سیگنالینگ، یک طاووس نر پرهای زیبای خود را به نمایش میگذارد تا یک ماده را به خود جلب و با او جفتگیری کند. چنین مراسم و تشریفاتی از گونهای به گونه دیگر متفاوت است.
اساسیترین شیوهی خودنمایی در انسانها از طریق لباس و مد صورت میگیرید. ما از طریق مد میتوانیم خود را از جمعیت متمایز کنیم و فردیتمان را در تلاش برای یافتن همسر نشان دهیم. اما این تمام مهارت ما نیست. به عنوان گونهی برتر، ما همچنین میتوانیم از لباس برای ادغام در یک جمعیت و همرنگ شدن با دیگران هم استفاده کنیم و با پوشیدن لباس فرم، فردیت خود را پنهان کنیم.
تفسیر رنگها در روانشناسی مد
یکی دیگر از عوامل مؤثر در انتخاب لباس، نحوهی درک و تفسیر رنگهای مختلف از دید مردان و زنان است. در یک آزمایش، محققان از افراد با لباسهای رنگی مختلف عکس گرفتند و سپس از شرکتکنندگان خواستند تا با نگاه کردن به عکسها به جذابیت افراد امتیاز دهند. آنها دریافتند که رنگ لباس بر قضاوت زنان در مورد سایر زنان تأثیر نمیگذارد اما بر قصاوت آنان بر مردان تاثیرگذار است. اما قضاوت مردان هم در مورد مردان و هم زنان اثرگذار بود.
رنگها نقش مهمی در روانشناسی مد دارند. درک روانشناسی رنگ میتواند به شما کمک کند لباسهایی با تاثیرگذاری بیشتر انتخاب کنید. همچنین به شما کمک میکند درک کنید چرا رنگ خاصی را نسبت به رنگی دیگر ترجیح میدهید. رنگهای مختلف میتوانند احساسات و معانی مختلفی را برانگیزند. به عنوان مثال، قرمز اغلب با اشتیاق و اعتماد به نفس همراه است، در حالی که آبی با آرامش و قابلیت اطمینان مرتبط است. پوشیدن مشکی ممکن است نشاندهندهی پیچیدگی یا قدرت باشد، در حالی که پوشیدن رنگهای روشن ممکن است نشاندهندهی شخصیت بازیگوشتر و برونگراتر باشد.
پدیدهی شناخت محصور
مفهوم شناخت محصور (Enclothed cognition) که در دانشگاه نورث وسترن بررسی شده است نشان میدهد لباسهایی که میپوشیم میتوانند بر فرآیندهای روانی ما تأثیر بگذارند. برای اثبات ای موضوع، محققان کتهای سفید استاندارد آزمایشگاهی را بین شرکتکنندگان توزیع کردند و به برخی گفتند که این لباس یک پزشک است و به برخی دیگر گفتند که این روپوش یک نقاش است. شرکتکنندگانی که تصور میکردند لباس یک پزشک را پوشیدهاند، ر اعمال آنها تحت تأثیر پوشش آنها با مراقب و توجه بیشتری همراه بود.
دکتر باومگارتنر (Jennifer Baumgartner) نویسندهی کتاب لباسها دربارهی شما چه میگویند توضیح میدهد: «وقتی به شیوهی خاصی لباس میپوشید، به تغییر خود درونی شما کمک میکند. حتی بازیگران میگویند که پوشیدن لباس، بیان شخصیت را تسهیل میکند. این برای زندگی روزمره نیز صادق است.»
لباسها میتوانند به طور قابل توجهی بر روحیه و اعتماد به نفس ما تأثیر بگذارند. پوشیدن چیزی که در آن احساس خوبی دارید میتواند اعتماد به نفس شما را افزایش دهد که به نوبهی خود بر رفتار شما و درک دیگران از شما تأثیر میگذارد. به عنوان مثال، پوشیدن کت و شلوار ممکن است باعث شود احساس اقتدار و اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید. در حالی که پوشیدن لباسهای غیر رسمی ممکن است باعث شود احساس آرامش و باز بودن بیشتری کنید.
مد به عنوان شکلی از ابراز وجود
طبیعتاً بسیاری از یافتههای پژوهشی در زمینهی روانشناسی انتخاب مد و لباس، تابع ارزشهای فرهنگی جامعهای است که فرد در آن زندگی میکند. مد همچنین راهی برای نشان دادن هویت اجتماعی و وابستگی گروهی است. مردم اغلب شبیه به کسانی که در گروه اجتماعی خود هستند، لباس میپوشند، خواه یک محیط حرفهای، یک جامعه فرهنگی یا یک حلقهی دوستان باشد. لباسها میتوانند راهی برای تناسب اندام، برجسته شدن یا بیانیهای در مورد ارزشها و باورهای ما باشند. برای مثال، نوجوانان ممکن است از مد برای بیان هویتهای نوظهور خود و متمایز ساختن خود از والدین یا سایر بزرگسالان استفاده کنند.
تأثیر روندها و رسانهها
در حالی که انتخاب شخصی نقش مهمی در مد دارد، اما ما تحت تأثیر روندهای اجتماعی و رسانههای گستردهتر هستیم. طراحان، افراد مشهور، تاثیرگذاران و حتی شخصیتهای سیاسی میتوانند روندهایی را در پوشش عیین کنند که بسیاری از مردم از آن پیروی میکنند. این روندها منعکسکنندهی زمان خاصی هستند و میتوانند انتخابهای ما را ناخودآگاه تحت تأثیر قرار دهند.