روانشناسی اسلامی بهعنوان علمی که به بررسی فعالیتهای ذهنی و رفتار انسان میپردازد، موردتوجه قرار گرفته است. بهطورکلی اسلام به ارزش و اهمیت روانشناسی بهعنوان یکی از رشتههای علوم نوین توجه دارد و برای داشتن زندگی موفق و سالم بر توجه به وضعیت روانی انسان تأکید دارد.
در قرآن کریم و سنت پیامبر اسلام (ص) به موضوعاتی مانند مهارتهای ارتباطی، ارزشهای انسانی، تواناییهای شناختی، مشکلات روانی و روشهای مقابله با آنها اشاره شده است. ازاینرو، در نظر اسلام روانشناسی بهعنوان یکی از علومی که به تواناییهای انسان در مقابله با مشکلات روحی و حل آنها کمک میکند، موردتوجه ویژه قرار گرفته است. برای آشنایی با روانشناسی اسلامی حتماً با رسانه اینترنتی فانیلی همراه باشید.
روانشناسی اسلامی چیست؟
روانشناسی اسلامی شاخهای از روانشناسی است که بر اساس مبانی و مفاهیم دین اسلام به مطالعه و درمان روان انسان میپردازد. روانشناسی اسلامی میکوشد با استفاده از منابع قرآنی، حدیثی، فلسفی و عرفانی، نظریهها و روشهایی را برای شناخت، رشد و ارتقای روح، حکمت و اخلاق انسان ارائه دهد. روانشناسی اسلامی نیز به بررسی تأثیرات دین و معنویت بر سلامت روحی و جسمی انسان میپردازد.
روانشناسی اسلامی گرایشهای مختلفی دارد که بسته به دیدگاه و رویکرد محققین ممکن است تفاوتهای نظری و عملی داشته باشد. برخی از گرایشهای روانشناسی اسلامی عبارتند از:
روانشناسی عقلانی _معرفت گرایانه
روانشناسی عملگرایانه
روانشناسی تطبیقی
روانشناسی عرفانی
روانشناسی قرآن
تاریخچه روانشناسی اسلامی
یکی از اساسیترین عوامل اهتمام و توجه اندیشمندان اسلامی به انسانشناسی و روانشناسی، تأکید قرآن کریم و احادیث صحیح از بنیانگذار اسلام حضرت محمد (ص) است که به صورتهای مختلف شناخت و اصلاح نفس را در سخنان خود مطرح فرمودهاند. تا آنجا که حضرت در کلام خود فرموده است: «فَأَنْفَسَهُمْ فَأَسْتُمْ رَبِّی». هر که خود را بشناسد، خدای خود را شناخته است. این آیه میتواند اهمیت توجه به روانشناسی اسلامی را نشان دهد. از سوی دیگر پس از دوره رنسانس، علم روانشناسی نیز مانند هر علم دیگری از مادر اصلی خود یعنی علم فلسفه جدا شد و شکل خاص خود را یافت. در نتیجه روانشناسـی اسـلامی در غرب و شرق بهعنوان یک دانشگاه در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 راهاندازی شد. در آغاز قرن بیستم درباره مباحث این روانشناسی بحثهایی صورت گرفت که در نتیجه پایاننامه دکتری محمد عثمان النجاتی نوشته شد. پس از آن، نخستین کتاب در زمینه روان شناسی اسلامی نیز با عنوان «الدراسات النفسیه عند المسلمین و الغزالی» منتشر شد. پس از انتشار این کتاب، دامنه بحث در این زمینه گسترده شد و مجلاتی نیز در این زمینه منتشر شد که از مهمترین این مجلات میتوان به مجله «المسلم» اشاره کرد که در نوامبر ۱۹۷۴ منتشر شد.
رشد روانشناسـی اسلـامی از زمانی شدت گرفت که ملل مسلمان به برگزاری کنفرانسها و کنگرههایی در این زمینه پرداختند. ابتکار برگزاری این نوع همایشها را میتوان مربوط به بزرگانی چون استاد غروی و مصباح یزدی دانست. این جلسات زیر نظر مؤسسه حق برگزار شد. البته قبل از آن جلسات مختلفی توسط استاد مطهری برگزار شد.
کاربرد روانشناسی اسلامی
روانشناسـی اسلامی، مانند هر نوع روانشناسـی دیگر، مبنایی فلسفی دارد. از سوی دیگر، شالوده این نوع روانشناسی برگرفته از مفاهیم و مسائل دینی است تا این مفاهیم را در قالب مباحث علمی بیان و بررسی کند. این دو موضوع در کنار همنشان میدهد که بر اساس مفاهیم روانشناختی مختلفی که در سنت و کتاب اسلامی آمده است، میتوان دیدگاه روانشناختی داشت و درعینحال میتوان قوانین خاصی را از آن استخراج کرد.
البته ذکر این موضوع این معنی را نمیدهد که یک کتاب و سنت اسـلامی میتواند همه زمینههای علم روانشناسـی را پوشش دهد. بلکه تلاش بر این است که مفاهیم مختلف از آن استخراج و با یافتههای جدید علمی تطبیق داده شود. در این صورت است که میتوان به یافتههای علمی اعتماد بیشتری داشت و در واقع در چنین حالتی یافتههای علمی ارزش و اعتبار پیدا میکند. این موضوع میتواند کاربرد دقیق روانشناسی اسـلامی را بیان کند.
اصول روانشناسـی اسلامی
در سالهای اخیر، یکی از مشکلات اساسی که برخی از منتقدان روانشناسی اسلامی مطرح کردهاند، مربوط به موضوع روح و روان در این نوع روانشناسی است. در واقع منتقدان این نوع روانشناسی میگویند باتوجهبه اینکه روح انسان و تعاملات مربوط به آن قابللمس نیست، نمیتوان به آنها جنبه علمی داد. در واقع این افراد تنها جنبههای قابل آزمایش را علمی میدانند.