تهران یکی از شهرهایی هست که بیشتر تعداد کتابفروشی را دارد و ما هم هر روز بی تفاوت از کنارشان عبور می کنیم اما یکی از عجیب ترین و متفاوت ترین کتابفروشی های پایتخت، کتابفروشی قورخانه در خیابان خیام است. کتابفروشی قورخانه در پیاده رو و قفسه هایش در دل دیوار قرار دارد و در همسایگی ورودی مترو میدان امام خمینی.
این کتابفروشی متفاوت در سال ۱۳۴۰ تاسیس شده و از پدر به پسر نسل به نسل رسیده و اکنون ۵۸ سال است که به همین شکل به فعالیت خود ادامه می دهد.
امیر اباذری از سال ۷۸تا امروز این کتابفروشی را اداره میکند. میگوید: «پدرم از سال ۱۳۴۰اینجا کتابفروشی میکرده بعد از ایشان هم من شغلش را ادامه میدهم.» این مغازه تنها از یک قفسه کتاب در دل دیوار تشکیل شده و صندلی برزنتی برای نشستن صاحب این کتاب فروشی در کنار همان دیوار قرار دارد. امیر اباذری تنها پسر مرحوم اباذری صاحب این مغازه دیواری می گوید: «۹ اردیبهشت ۱۳۸۸ بود که پدرم فوت کرد و بعد از آن من به جای او اینجا می آیم و چون تنها پسر خانواده هستم کارهای اینجا هم بر عهده من است.» اولین سوالی که از او می پرسیم با وجود اینکه ۳۶ سال از عمرش می گذرد تا امروز این سوال پیش نیامده بود که این سبک کتاب فروشی چطور به ذهن پدرش رسیده: «پدرم وقتی من به دنیا نیامده بودم این کتاب فروشی را راه انداخته بود و نمی دانم چطور این سبک کتاب فروشی دیواری به ذهنش رسیده است و اصلا پیشنهاد این نوع کتاب فروشی را چه کسی به او داده و تا زنده بود هیچ وقت هم پیش نیامد از او بپرسم.»
صاحب این کتابفروشی که شغل پدرش را ادامه می دهد از کم شدن رونق بازار کتاب شاکی بود و می گفت با توجه به گرانی، اینجا فقط برای بسیاری از نظر متفاوت بودن جذابیت دارد و خیلی ها هم بی تفاوت از کنارش می گذرند.
اباذری بیشتر کتابهای قدیمی و دست دوم میفروشد. از کتابهای تاریخی و مذهبی تا کتابهای ذبیحالله منصوری مثل خواجه تاجدار، مغز متفکر جهان شیعه، ملاصدرای هانری کربن؛ کتابی که البته هرگز هانری کربن آن را ننوشته و رمانهای افست مثل شب یک شب دو بهمن فرسی، سفر شب بهمن شعلهور، جننامه هوشنگ گلشیری و… .
هر هفته، شنبه ها با هفته نامه اینترنتی فانیلی همراه باشید!