داستان نهفته در فیلم حس کامل ، آنقدر دلنشین است که هیچ دوستدار سینمایی نمیتواند آن را نادیده بگیرد. یک بیماری که حواس بیماران خود را یک به یک از بین میبرد. اما در همین اثنا آرامشی خاص در هر وخامتی وجود دارد. آرامشی که موجب میشود فرد با هر محدودیتی سازگاری پیدا کند؛ اما نه به اندازه ای که از شرایط موجود راضی و خوشنود باشد. در ابتدا، به دلیل غلیان احساسات غم و اندوه حس بویایی از بین میرود، سپس در پی وحشت و گرسنگی حس چشایی نابود میشود. پس از آن خشم حس شینداری را نابود میکند و در نهایت قبل از آن که همه چیز تاریک شود و حس بینایی هم از بین برود،لحظاتی کوتاه و ناب از عشق و شادی و امید میدرخشد
حس کامل ، نوعی داستان حماسی ارائه میدهد. این فیلم بر عکس فیلم سرایت (contagion) عمل کرده است، فیلمی که در آن کاراکتر قربانی کل داستان میشود. در روش کارگردان دیود کنزلی و نویسینده آن کیم فاپز آکسون دو اشکال وجود دارد. اول اینکه داستان عاشقانه فیلم مبتذل و همه گیر است. دوم اینکه شخصیت زن اصلی فیلم که متخصص اپیدمیولوژی است و خود را در خط مقدم مبارزه با این بیماری قرار میدهد، کار وی به عنوان کاری حاشیهای و نه اصلی فیلم نشان داده شده است.
داستان عاشقانه مایکل و سوزان، بر خلاف بسیاری از فیلمها عاشقانهای بی انتها نیست. هردوی آنها متعهد هستند، بنابراین مدت زمانی چند طول میکشد تا به احساسات پیش آمده بینشان اذعان کنند. اما تقریبا دیر شده است. آنها چند صحنه بسیار خوب به نمایش میگذارند (لحظه ای آنها با هم حمام میکنند و طعم کرم اصلاح را در دهانشان حس میکنند). اما حس ایجاد شده از سوی بیننده در وجود این دوکاراکتر آن چیزی نیست که یک بیماری واگیردار بتواند تاروپود رابطه عاشقانه آنها را از هم جدا کند.
این فیلم در زمره بسیاری از فیلمهای پرفروش هم رده خود نیست، اما تاثیرگذارتر از آنهاست.
و در آخر این فیلم آن دسته فیلم هاییست که تمام حواس ۵ گانه ی شما را درگیر خود خواهد کرد.
هر هفته، شنبه ها با هفته نامه اینترنتی فانیلی همراه باشید!
یک پاسخ
Great post. I was checking constantly this blog and I am impressed!
Very useful info specifically the final phase 🙂 I deal with such information a lot.
I was looking for this certain info for a long time.
Thanks and best of luck.